سلام عزيزان.به عمق تنهايي خوش آمديد.عزيزان من به ديدن وبي نميام پس دعوت نکنيد که شرمنده بشم.اميدوارم لحظات خوبيو در عمق تنهايي داشته باشيد.اگه نظري پيشنهادي انتقادي داشتيد بهم بگيد ممنون

عمــ ـــق تنهــ ـــایی

گاهی تنهایی ام آنقدر عمیق است*که در آسمان هم احساس میکنم در قفسم.










دگر از عشق مجنون ها خبر نیست

دگر چشمان لیلی ها به در نیست

نمی بینی دگر تیشه بدستی

نمی بینی دگر از عشق ,مستی

میان کوچه ها آواز خوان کو؟

پری قصه گوی مهربان کو؟

شمیم اطلسی هامان کجا رفت؟

همه دلواپسی هامان کجا رفت؟

چرا فرهاد چشمش خیس و تر نیست؟

به پای بیستون از او خبر نیست؟

چه شد شیرین به صد فرهاد دل داد؟

چه شد فرهاد,شیرین ها کند یاد؟

چه شد یک دل به صدها دل سپردیم؟

و خیل عاشقان یک یک شمردیم؟

کجا شد هق هق مردان دل پاک؟

صدای خش خش هر برگ بر خاک؟

شب مهتاب و سوز عاشقی هست؟

حیاط خانهامان رازقی هست؟

به دل دروازه بسته می شماریم

که بر دیوار دل چند اسم داریم؟

چرا این گونه گشته دل سپردن؟

قسم راحت شده چون نقل خوردن

چرا عاشق فربیبی باب گشته؟

صداقت , یک دلی در خواب گشته؟ 

+نوشته شده در دو شنبه 11 / 6 / 1391برچسب:متن عاشقانه,مجنون,لیلی,مصالب عاشقانه,جدیدترین جملات عاشقانه,عشق,تنهایی,جملات غمگین,ساعت13:53توسط آرمین نخستین | |


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 26 صفحه بعد

?

Love Icons

Love Icons



با کليک روي +? عمق تنهايي رادر گوگل محبوب کنيد

style=div style=0&br onmouseover=br20br