سلام عزيزان.به عمق تنهايي خوش آمديد.عزيزان من به ديدن وبي نميام پس دعوت نکنيد که شرمنده بشم.اميدوارم لحظات خوبيو در عمق تنهايي داشته باشيد.اگه نظري پيشنهادي انتقادي داشتيد بهم بگيد ممنون

عمــ ـــق تنهــ ـــایی

گاهی تنهایی ام آنقدر عمیق است*که در آسمان هم احساس میکنم در قفسم.










از زخم هاي كوچك است كه آدم ناله مي كند...

ضربه كه سنگين باشد ،
لال مي شود آدم
 

بقیه عکسها با اندازه بزرگ در

ادامه مطلب...


ادامه مطلب


 احتمالا شما نیز فایل های فلش را دیده اید.تا به حال با خود فکر کرده اید که چرا بعضی از افراد به جای استفاده از تصاویر متحرک GIF از فلش استفاده میکنند؟تصاویر فلش از این جهت طرفدار دارد که میتوان با فریم ها روان تر کار کرد و تصاویر حرفه ای تری را ساخت.این نسخه از نرم افزار که در میهن دانلود قصد داریم به شما معرفی کنیم به وسیله ان میتوانید به راحتی فایل های فلش طراحی کنید.کافیست چند عکس وارد کنید تا با هم ادغام شوند و تصویر نهایی فلش خود را بیرون بیاورید.شما با این برنامه میتوانید مواردی نظیر: ویرایش،چرخاندن،تغییر سایز و جابه جا کردن تصاویر را انجام دهید.همچنین میتوانید عکس یا موسیقی برای زمینه کار خود قرار دهید و یا اینکه جدول زمانی تعریف کنید.
براي دانلود نرم افزار و مشاهده توضيحات تکميلي به ادامه مطلب مراجعه نماييد...

دانلود در ادامه مطلب...


ادامه مطلب


دوستت دارم ..
.
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟

پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم

تنهاییت برای من ...

غصه هایت برای من ...

همه بغضها و اشکهایت برای من ...

بخند برایم بخند

آنقدر بلند

تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را ...

صدای همیشه خوب بودنت را

دلم برایت تنگ شده

دوستت دارم ...

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

دنیا را میدهم برای لبخندت


هراسی نیست...


شاد که باشی دنیا از آن من است...!

 


متنفرم از همه....

خستم از همه....

متنفرم از محبت....

خستم از صداقت....

پس کی تموم میشه این روزای بیخود؟

خستم از گریه....

خستم از انتظار.....

کیه که معنی احساسو بفهمه؟

من که با کسی کاری ندارم...

به خدا نمیتونم گرگ شم...

اگه میشد همه رو میکشتم...

خستم از تظاهر...

قلبم مریض شده...

نامنظم میتپه....

بی تفاوت به همه چی...

چرا؟

چون وقتی قلب داشتم لهش کردن...

توف به این زندگی....

توف به هر چی خائن...

توف به هر چی ادم نامرده...

از غصه دارم میترکم....

توووووووووووووووووف به تو دنیا
 

+نوشته شده در دو شنبه 24 / 10 / 1390برچسب:,ساعت16:10توسط آرمین نخستین | |


هر وقت بیایی .. دیر است ! هر وقت بروی .. زود است !

بمان و رهایم کن ! از این دغدغه ی تلخ ِ .. دیر و زود بودن ها 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

گاهـــــی آدم دلـــــش میخواهد کفش هایش را در بیاورد، یواشکــــی نوک پا نوک پا از خودش دور شـــــــــود، بعد بزند به چاک فرار کند از خودش ..

+نوشته شده در دو شنبه 24 / 10 / 1390برچسب:,ساعت15:48توسط آرمین نخستین | |


من آن ابرم كه مي خواهد ببارد

دل تنگم هواي گريه دارد

دل تنگم غريب اين در و دشت

نمي داند كجا سر مي گذارد ...

 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤


صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو....

یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو....

تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند...

صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو

 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

تـــنــهــــــــــــــا یـیــــِِِِِِ

یعنی ذهـنــــم پـــــــــر از تــــــــــــــــــو

و خـــالـــــــــی از دیــگــران هســتــــــــ....

امــــــــا

کـنـــارم خــالــــــی از تــــــــــــو

و پــــــــر از دیــگــــــــران !!!!


ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 21 / 10 / 1390برچسب:,ساعت23:19توسط آرمین نخستین | |


  تکیه کن برشانه ام ای شاخه نیلوفرینم
تاغم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم
!
 

 

كنار بركه ای بودیم در خواب، تو با جامی ربودی ماه از آب

چو نوشیدم از آن آب گوارا، تو نیلوفر شدی من اشك مهتاب

 

من آن مُرداب بی تابم
که از شوق حُضورت لحظه ای نمی خوابم
تو آن نیلوفر زیبا ٬ در این مرداب تنهایی
که همچون آفتاب در این مرداب می تابی
!

 

بازهم آمد عـشـق دیوانــه

بازهم تکـان داد دل دیوانــه

بازهـم آمـد به یـاد آورد عـاشـقی را

آن همـه ســوز و گـداز دل بسـتگی را
 

 

آمـد این باربا نام نیـلوفـر
 

دلم زعـشـق روی اوشـد شـادتر 

 

گـفتمش با من بـگوای نیـلوفـر
 

گـفـت چه بگـویم ای عـاشـق دربدر

گـفتمـش بـگو بـا مـن ازدیـارعـاشـقـان

دیـاری که تـرک کـردم یـک زمان

بـرزمـینـش مـا را یـاری نـبود، درآسـمانـش دلـداری نبود

نـیلوفـرســـاکتی حرفی بـزن، از دیـارعـاشـقـان برایـم دم بـزن

دیـدم دیـگر صـدایی نیســــت، نـیلوفـرآبـی دگـر پـیـدا نیســــت

نـیلوفـر رفـت آرام وبـی صـدا، بـازهـم تـنـها مـانده ام مــن ای خــدا

تـقدیـم بـه کـسـی کـه عـاشـقـی را بـه یـادم آورد امـا!!…. 

 

بانوی مرداب من...  

  

+نوشته شده در دو شنبه 17 / 10 / 1390برچسب:تصاویر زیبا و دیدنی از گل نیلوفر,نیلوفر,گل,بانوی مرداب,,ساعت11:8توسط آرمین نخستین | |


شنیده بودم خاک سرد است؛

این روز ها اما انگار آن

قدر هوا سرد است که

زنده زنده فراموش میکنیم یکدیگر را!

تقصیر جبر روزگار بگذاریم

یا بی وفایی آدم ها؟ 

برای کسی که میگوید :
صداش گرفته ٬
سرش سنگیه ٬
و آب ریزش بینی دارد ٬
هی نسخه نپیچید !
شاید بغضی در گلویش ترکیده باشد ... !
__________________

+نوشته شده در جمعه 14 / 10 / 1390برچسب:,ساعت21:35توسط آرمین نخستین | |


مهم نبود برای من
که تو با من چه می کنی
بیا ببین
برای تو
من با خودم چه می کنم 

+نوشته شده در جمعه 7 / 10 / 1390برچسب:,ساعت23:43توسط آرمین نخستین | |


اگر پیرم اگر برنا

اگر برنای دل پیرم

به راه خیل جان بر کف

که میمیرند، میمیرم

اگر سر خورده از خویشم

من مغرور دشمن شاد

برای فتح شهر خون

تو را کم دارم ای فریاد

بقیه عکسها با اندازه بزرگ در

ادامه مطلب... 

 


ادامه مطلب


داستان زیبای شاخه گل خشکیده ، اولین و بینظیر ترین داستانهای عاشقانه میباشد ، خواندنی و جذاب

پیشنهاد میشود این داستان را بخوانید هرچند به کوتاهی داستانهای دیگر نیست اما از همه زیبا تر است

حتما چند دقیقه وقت خودتان را به خواندن این داستان قشنگ بگذارید و لذت ببرید

قد بالای 180، وزن متناسب ، زیبا ، جذاب و ...

این شرایط و خیلی از موارد نظیر آنها ، توقعات من برای انتخاب همسر آینده ام بودند. توقعاتی که بی کم و کاست همه ی آنها را حق مسلم خودم میدانستم .

چرا که خودم هم از زیبائی چیزی کم نداشتم و میخواستم به اصطلاح همسر آینده ام لا اقل از لحاظ ظاهری همپایه خودم باشد .

تصویری خیالی از آن مرد رویاهایم در گوشه ای از ذهنم حک کرده بودم ، همچون عکسی همه جا همراهم بود .
........بقیه در ادامه مطلب...


ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 7 / 10 / 1390برچسب:,ساعت23:24توسط آرمین نخستین | |


مــــــرد است دیگر ....گاهی تند میشود،

گاهی عاشقانه میگوید....!!

مـــــــــــرد است دیگر....

غرورش آسمان ،دلش دریاست.....!!

تو چه میدانی از بغض گلو گرفته یک مــــــــرد...؟؟! ...

تو چه میدانی از چشمانت که شده دنیای او.....؟

تو چه میدانی از هق هقِ شبانه ای که خودش خبر دارد و 

بالشتش....!؟!!


تو برو پیِ درد و دل های مردی بگرد که پاییز شده کابوس شومش....!!!

مرد را فقط مرد میفهمد و مـــــــــــرد.....!!!؟

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

خوبــم

باور کنیــد

اشکها را ریخته ام

غصه ها را خورده ام

نبودن ها را شمرده ام .

این روزها که می گذرد .

خالــی ام .

خالــی ام از خشم ،

دلتنگــی ،

نفرت ،

و حتی از عشق ،

خالــی ام از احساس !

خوبــم ،


اما تــو باور نکن...! 

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

دوستی یک اتفاق است و جدایی یک قانون

دلم گرفته از آدمهایی که میگن ilove you اما حتی معنیشو هم

نمیدونن. ازآدامهایی که میخوان مال اونا باشی اما خودشون مال تو

نیستند. از ادمهایی که زیر بارون واست میمیرن ولی وقتی افتاب میشه

همه چیز یادشون میره..........


پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد مظلومیت خاصی دارد!

باز گذاشتن در قفسش توهینی است به او!

در قفس را ببند تا زندان دلیل زمینگیر شدنش باشد...

نه پر و بال ریخته اش!!

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙

از زندگی، از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود...
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام...
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید...
از حال من مپرس که بسیار خسته ام

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙

زندگی"باغی"است...
كه با عشق"باقی"است.
"مشغول دل" باش...نه"دل مشغول".
بیشتر"غصه های ما"...از"قصه های خیالی ماست".
پس بدان اگر"فرهاد" باشی...همه چیز"شیرین"است. 

+نوشته شده در چهار شنبه 5 / 10 / 1390برچسب:,ساعت18:33توسط آرمین نخستین | |


صدای آب می آید.
مگر در نهر تنهایی چه می شویند ؟

هیچ کس اشکی برای ما نریخت
هر که با ما بود از ما می گریخت

چند روزی هست حالم دیدنی ست
حال من از این و آن پرسیدنی ست

گاه بر روی زمین زل می زنم
گاه بر حافظ تفأل می زنم

حافظ دیوانه فالم را گرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت:

"ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم" 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

آنچنان سوزانم
که نگاهم
هر احساسی را به آتش می کشد


آنچنان محزون ، آنچنان غمگین
که صدایم
بغض سنگ را می شکند


افسونی که بر من نشسته است
تا مرگ مرا بدرقه می کند
تا تابوتم را در هم شکند

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

چرا وقتی که آدم تنها میشه، غم وغصش قدریک دنیا می شه؟
می ره یک گوشه پنهون می شینه،اونجا رو مثل یه زندون می بینه
غم تنهایی اسیرت می کنه،تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
وقتی که تنها می شم اشک تو چشام پر می زنه
غم میاد یواش یواش خونه دل در می زنه
یاد اون شبها می یفتم زیر مهتاب بهار
توی جنگل لب چشمه می نشستیم من و یار....
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه،
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمی شه
اون بالا باز داره زاغ ابرارو چوب می زنه
 اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمی شه

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت
از فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت
از فکر اینکه بال و پری داشتم ولی
بالاتر از خودم نپریدم دلم گرفت
از اینکه با تمام پس انداز عمر خود
حتی ستاره ای نخریدم دلم گرفت
کم کم به سطح آینه ام برف می نشست
دستم بر آن سپید کشیدم دلم گرفت
دنبال کودکی که در آن سوی برف بود
رفتم ولی به او نرسیدم دلم گرفت
نقاشیم تمام شد و زنگ خانه خورد
من هیچ خانه ای نکشیدم دلم گرفت
شاعر کنار جو گذر عمر دید و من
خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

یه نفر خوابش میاد واسه خواب جا نداره
یه نفر لقمه ی نون واسه ی فردا نداره
یه نفر میشینه و اسکناساشو میشموره
میخواد امتحان کنه که تا داره یا نداره
یه نفر از بس بزرگه خونشون گم میشه توش
اون یکی اتاقشون واسه همه جا نداره
بابا میخواد واسه دخترش عروسک بخره
انتخاب هم میکنه ، پولشو اما نداره
یکی دفترش پر از نقاشی و خط خطیه
اون یکی مداد برای آب و بابا نداره
یکی ویلای کنار دریاشون قصره ولی
اون یکی حتی تو فکرش آب دریا نداره
یکی بعد مدرسه توپ چهل تیکه میخواد
مامانش میگه اینا گرونه اینجا نداره
یه نفر تولدش مهمونیه ، همه میان
یکی تقویم واسه خط زدن رو روزا نداره
یکی هر هفته یه روز پزشکشون میاد خونش
یکی داره میمیره ، خرج مداوا نداره
یکی انشاشو میده توی خونه صحیح کنن
یکی از بر شده درد و ، دیگه انشاء نداره
یه نفر می ارزه امضاش به هزارتا عالمی
یکی بعد عمری رنج و زحمت امضا نداره
تو کلاس صحبت چیزی میشه که همه دارن
یکی میپرسه آخه چرا مال ما نداره
یکی دوس داره که کارتون ببینه اما کجا ؟
یکی انقد دیده که میل تماشا نداره
یکی از واحدای بالای برجشون میگه
یکی اما خونشون اتاق بالا نداره
یکی جای خاله بازی کلاس شنا میره
یکی چیزی واسه نقاشی ابرا نداره
یکی پول نداره تا دو روز به شهرشون بره
یکی طاقت واسه ی صدور ویزا نداره
یکی فکر آخرین رژیمای غذاییه
یکی از بس نخورده که نخورده شب و روز نا نداره
همیشه تو دنیا کلی فرقه بین آدما
این یه قانون شده و دیروز و حالا نداره
خدا به هر کسی هرچی دلش میخواد میده
همه چی دست اونه ، ربطی به شعرا نداره
آدما از یه جا اومدن ، همه میرن یه جا
اونجا فرقی بین فقیر و دارا نداره
کاش یه روزی بشه که دیگه نشه جمله ای سا
خت
با نمیشه ، با نمیخوام ، با نشد 

+نوشته شده در دو شنبه 3 / 10 / 1390برچسب:,ساعت10:40توسط آرمین نخستین | |


?

Love Icons

Love Icons



با کليک روي +? عمق تنهايي رادر گوگل محبوب کنيد

style=div style=0&br onmouseover=br20br