سلام عزيزان.به عمق تنهايي خوش آمديد.عزيزان من به ديدن وبي نميام پس دعوت نکنيد که شرمنده بشم.اميدوارم لحظات خوبيو در عمق تنهايي داشته باشيد.اگه نظري پيشنهادي انتقادي داشتيد بهم بگيد ممنون

عمــ ـــق تنهــ ـــایی

گاهی تنهایی ام آنقدر عمیق است*که در آسمان هم احساس میکنم در قفسم.










به خودت می آیی، 

یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند،

نه دستی که شانه هایت را بگیرد،

نه صدای که قشنگ تر از باد باشد

تنهایی یعنی این..


 ˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 
یه وقتــــــایی هست که جواب همه نگرانیـــات و دلتنگیات
میشــه یه جمله
که میكوبن تو صورتــــت
"بهم گیر نـــــــده، حوصله ندارم ".......!

 ˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

بعضی چیزها را " باید " بنویسم

نه برای اینکه همه " بخونن " و بگن " عالیه "

برای اینکه " خفه نشم "

همین !!

 ˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

دلــم حـضـور مــردانــه می خــواهــد

...نـــه اینـکـه مــرد بــاشـد

، نه

...مــــردانــه بـاشـد،

حــرفـش...

قــولــش...

فــکــرش...

نـگـاهـش...

قـلـبـش...

و ...آنــقــدر مــردانــه

 کـه بـتـوان تا بـیـنهـایــت دنـیــا بـه او اعـتــمــاد کـــــــــــــــــــرد . 

 ˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

یک عمر قفس بست مسیر نفسم را
حالا كه دری هست مرا بال و پری نیست

حالا كه مقدر شده آرام بگیرم
سیلاب مرا برده و از من اثری نیست

بگذار كه درها همگی بسته بمانند
وقتی كه نگاهی نگران پشت دری نیست


 ˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙    

+نوشته شده در یک شنبه 19 / 12 / 1390برچسب:جملات عاشقانه,جملات آرامش بخش,عاشقانه,عشق,تنهایی,تنها,جملات,عکس,عکس غمگین,عکسهای غمگین,جدید,love,alone,,,ساعت10:30توسط آرمین نخستین | |


تنهــــــــایی ام را دوســــــــــت دارم ....

بوی پــــاک نجـــابــــت میـــدهد... 

بوی پــــاک صداقت میـــدهد... 

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

در زندگی تان! نقش نیشهای مار ” ماروپله” را بازی نکنید

شاید دیگر توان دوباره بالا آمدن از نردبان را نداشته باشد،

همان کس که به شما اعتماد کرده بود . . .


˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

گاهی دلم برای شیطان می سوزد ....!
که اینقدر صادق بود ،
دروغ نگفت ..
.تظاهر نکرد...!
حتی به قیمت اخراجش از بهشت و مقام فرشتگی

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

سوختم باران بزن شايد تو خاموشم کني
شايد امشب سوزش اين زخم ها را کم کني آه باران من سراپاي وجودم آتش است
پس بزن باران بزن شايد تو خاموشم کني  

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

+نوشته شده در سه شنبه 30 / 11 / 1390برچسب:خیانت,صداقت,جملات صداقت,جملات خیانت,دروغ,جملات دروغ,,ساعت10:55توسط آرمین نخستین | |


ای خدای مهربون دلم گرفته


با تو شعرام همگی رنگ بهاره
با تو هیچ چیزی دلم کم نمی یاره

وقتی نیستی همه چیم تیره و تاره
کاش ببخشی تو خطا هامو دوباره

ای خدای مهربون دلم گرفته
از این ابر نیمه جون دلم گرفته

از زمین و آسمون دلم گرفته
آخه اشکامو ببین دلم گرفته

تو خطا هامو نبین دلم گرفته
تو ببخش فقط همین دلم گرفته

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

خطا از من است، می دانم 
از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبد
اما به دیگران هم دلسپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین
اما به دیگران هم تکیه کرده ام
اما رهایم نکن بیش از همیشه دلتنگم
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

هیـــچـــ وقتـــــ از خـــدا نخــواستــمـــ ؛

همــــهــ ی دنیــــا مـــالــ مـــنـ بـــاشهـــ...

فقـــط خــواستـــمــ... اونـــیـ کـــه دنیــــایــ منــــهـــ ؛

واســــــــه هیچــــکــــیـــ نبــــــاشــهــــ

____________________

+نوشته شده در پنج شنبه 13 / 11 / 1390برچسب:جملات عاشقانه,گفتگو با خدا,خدا,خداوند,جملاتی در مورد با خدا,خدایا,جملات خدا,خداوندا,,ساعت16:51توسط آرمین نخستین | |


جاده ی خیس ...
از دل كوچه گذشتم از میون جاده ی خیس
این مسیر بدون برگشت كه واسم هیچ آشنا نیست

میخوام آرامش بگیرم من كه تو غصه اسیرم 
حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم..
.


 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

رسیدن هم مثل نرسیدن سخت است...
رسیدن آداب دارد...
وقتی رسیدی باید بمانی،
باید بسازی...

باید مدام یادت باشد که چه قدر زجر کشیدی تا رسیدی ...
که آرزویت بوده برسی ...

وقتی رسیدی باید حواست باشد...تمام نشوی...


❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤
 

•.♥انجماد قلب هارا از خشکی چشم ها میتوان فهمید
چشمی که گریستن نمیداند زیستن نمیتواند.♥.•
 

+نوشته شده در سه شنبه 9 / 11 / 1390برچسب::جملات عاشقانه,جملات آرامش بخش,عاشقانه,عشق,تنهایی,تنها,جملات,عکس,عکس غمگین,عکسهای غمگی,ساعت15:5توسط آرمین نخستین | |


            وای از دست این تنهایی، وای از دست این دل بهانه گیر
وای از دست این لحظه های نفسگیر ،ای خدا بیا و دستهای سردم را بگیر
                  خسته ام ، باز هم دلم گرفته و دل شکسته ام
 در حسرت لحظه ای آرامشم،همچنان اشک ازچشمانم میریزد و درانتظار طلوعی دوباره ام

همه چیز برایم مثل هم است ، طلوع برایم همرنگ غروب است ، 

گونه هایم پر از اشک شده و عین خیالم نیست ، عادت کرده ام دیگر….
عادت کرده ام از همنیشینی با غمها ، کسی دلسوز من نیست
قلبم رنگ تنهایی به خودش گرفته ، دیگر کسی به سراغ من نمی آید، تمام فضای قلبم را تنهایی پر کرده ، دیگر در قلبم جای کسی نیست
هر چه اشک میریزم خالی نمیشوم ، هر چه خودم را به این در و آن در میزنم آرام نمیشوم ، کسی نیست تا شادم کند ،

کسی نیست تا مرا از این زندان غم رها کند
دلم گرفته ….
خیلی دلم گرفته….


انگار عمریست آسمان ابریست و باران نمیبارد…

انگار این بغض لعنتی نمیخواهد بشکند…
وای از دست چشمهایم ، وای از دست اشکهایم…
آرزو به دل مانده ام ، کسی در پی من نیست و خیلی وقت است تنها مانده ام
نمیگویم از تنهایی خویش تا کسی دلش به حالم بسوزد ،نمیگویم از غمهای خویش تا کسی دلش به درد آید
من که میدانم کسی نمینشیند به پای درد دلهایم ، اینک دارم با خودم درد دل میکنم…


دلم گرفته ، رنگ و رویی ندارد برایم این لحظه ها ، حس خوبی ندارم به این ثانیه ها
      میدانم کسی نمیخواند غمهایم را ، میدانم کسی نمیشنود حرفهایم را ،

       حتی اگر فریاد هم بزنم کسی نگاه نمیکند دیوانه ای مثل من را….
   میدانم کسی در فکر من نیست ، تنها هستم و کسی یار و همدمم نیست ،

   میمانم با همین تنهایی و تنها میمیرم، تا ابد همین دستهای غم را میگیرم .


+نوشته شده در یک شنبه 7 / 11 / 1390برچسب::جملات عاشقانه,جملات آرامش بخش,عاشقانه,عشق,تنهایی,تنها,جملات,عکس,عکس غمگین,عکسهای غمگین,جدید,love,alone,,ساعت19:5توسط آرمین نخستین | |


کاش آدم هیچوقت نفهمه

یه حرفایی دروغ بوده...

 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

چه بی تفــــــــاوت زندگــــــــی می کنند

آدمــــ هــــــــا ...

بی آنــــــــکه بداننـــــــد در گوشـــــــه ای از دنیــــــــــا

تمــــــــامــــ دنیـــــــــای کســـــــــی شـده انــــــــد ...!

•.♥حوا تو مگر سیب را پوست کندی خوردی

 که دنیا اینگونه پوست ما رامیکند!! ...♥.•

+نوشته شده در پنج شنبه 6 / 11 / 1390برچسب:جملات عاشقانه,جملات آرامش بخش,عاشقانه,عشق,تنهایی,تنها,جملات,عکس,عکس غمگین,عکسهای غمگین,جدید,,ساعت19:45توسط آرمین نخستین | |


دوستت دارم ..
.
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟

پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم

تنهاییت برای من ...

غصه هایت برای من ...

همه بغضها و اشکهایت برای من ...

بخند برایم بخند

آنقدر بلند

تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را ...

صدای همیشه خوب بودنت را

دلم برایت تنگ شده

دوستت دارم ...

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

دنیا را میدهم برای لبخندت


هراسی نیست...


شاد که باشی دنیا از آن من است...!

 


هر وقت بیایی .. دیر است ! هر وقت بروی .. زود است !

بمان و رهایم کن ! از این دغدغه ی تلخ ِ .. دیر و زود بودن ها 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

گاهـــــی آدم دلـــــش میخواهد کفش هایش را در بیاورد، یواشکــــی نوک پا نوک پا از خودش دور شـــــــــود، بعد بزند به چاک فرار کند از خودش ..

+نوشته شده در دو شنبه 24 / 10 / 1390برچسب:,ساعت15:48توسط آرمین نخستین | |


من آن ابرم كه مي خواهد ببارد

دل تنگم هواي گريه دارد

دل تنگم غريب اين در و دشت

نمي داند كجا سر مي گذارد ...

 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤


صبر کن عشق زمین گیر شود بعد برو....

یا دل از دیده ی تو سیر شود بعد برو....

تو اگر کوچ کنی بغض خدا می شکند...

صبر کن گریه به زنجیر شود بعد برو

 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

تـــنــهــــــــــــــا یـیــــِِِِِِ

یعنی ذهـنــــم پـــــــــر از تــــــــــــــــــو

و خـــالـــــــــی از دیــگــران هســتــــــــ....

امــــــــا

کـنـــارم خــالــــــی از تــــــــــــو

و پــــــــر از دیــگــــــــران !!!!


ادامه مطلب

+نوشته شده در جمعه 21 / 10 / 1390برچسب:,ساعت23:19توسط آرمین نخستین | |


  تکیه کن برشانه ام ای شاخه نیلوفرینم
تاغم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم
!
 

 

كنار بركه ای بودیم در خواب، تو با جامی ربودی ماه از آب

چو نوشیدم از آن آب گوارا، تو نیلوفر شدی من اشك مهتاب

 

من آن مُرداب بی تابم
که از شوق حُضورت لحظه ای نمی خوابم
تو آن نیلوفر زیبا ٬ در این مرداب تنهایی
که همچون آفتاب در این مرداب می تابی
!

 

بازهم آمد عـشـق دیوانــه

بازهم تکـان داد دل دیوانــه

بازهـم آمـد به یـاد آورد عـاشـقی را

آن همـه ســوز و گـداز دل بسـتگی را
 

 

آمـد این باربا نام نیـلوفـر
 

دلم زعـشـق روی اوشـد شـادتر 

 

گـفتمش با من بـگوای نیـلوفـر
 

گـفـت چه بگـویم ای عـاشـق دربدر

گـفتمـش بـگو بـا مـن ازدیـارعـاشـقـان

دیـاری که تـرک کـردم یـک زمان

بـرزمـینـش مـا را یـاری نـبود، درآسـمانـش دلـداری نبود

نـیلوفـرســـاکتی حرفی بـزن، از دیـارعـاشـقـان برایـم دم بـزن

دیـدم دیـگر صـدایی نیســــت، نـیلوفـرآبـی دگـر پـیـدا نیســــت

نـیلوفـر رفـت آرام وبـی صـدا، بـازهـم تـنـها مـانده ام مــن ای خــدا

تـقدیـم بـه کـسـی کـه عـاشـقـی را بـه یـادم آورد امـا!!…. 

 

بانوی مرداب من...  

  

+نوشته شده در دو شنبه 17 / 10 / 1390برچسب:تصاویر زیبا و دیدنی از گل نیلوفر,نیلوفر,گل,بانوی مرداب,,ساعت11:8توسط آرمین نخستین | |


شنیده بودم خاک سرد است؛

این روز ها اما انگار آن

قدر هوا سرد است که

زنده زنده فراموش میکنیم یکدیگر را!

تقصیر جبر روزگار بگذاریم

یا بی وفایی آدم ها؟ 

برای کسی که میگوید :
صداش گرفته ٬
سرش سنگیه ٬
و آب ریزش بینی دارد ٬
هی نسخه نپیچید !
شاید بغضی در گلویش ترکیده باشد ... !
__________________

+نوشته شده در جمعه 14 / 10 / 1390برچسب:,ساعت21:35توسط آرمین نخستین | |


مهم نبود برای من
که تو با من چه می کنی
بیا ببین
برای تو
من با خودم چه می کنم 

+نوشته شده در جمعه 7 / 10 / 1390برچسب:,ساعت23:43توسط آرمین نخستین | |


مــــــرد است دیگر ....گاهی تند میشود،

گاهی عاشقانه میگوید....!!

مـــــــــــرد است دیگر....

غرورش آسمان ،دلش دریاست.....!!

تو چه میدانی از بغض گلو گرفته یک مــــــــرد...؟؟! ...

تو چه میدانی از چشمانت که شده دنیای او.....؟

تو چه میدانی از هق هقِ شبانه ای که خودش خبر دارد و 

بالشتش....!؟!!


تو برو پیِ درد و دل های مردی بگرد که پاییز شده کابوس شومش....!!!

مرد را فقط مرد میفهمد و مـــــــــــرد.....!!!؟

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

خوبــم

باور کنیــد

اشکها را ریخته ام

غصه ها را خورده ام

نبودن ها را شمرده ام .

این روزها که می گذرد .

خالــی ام .

خالــی ام از خشم ،

دلتنگــی ،

نفرت ،

و حتی از عشق ،

خالــی ام از احساس !

خوبــم ،


اما تــو باور نکن...! 

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙ 

دوستی یک اتفاق است و جدایی یک قانون

دلم گرفته از آدمهایی که میگن ilove you اما حتی معنیشو هم

نمیدونن. ازآدامهایی که میخوان مال اونا باشی اما خودشون مال تو

نیستند. از ادمهایی که زیر بارون واست میمیرن ولی وقتی افتاب میشه

همه چیز یادشون میره..........


پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد مظلومیت خاصی دارد!

باز گذاشتن در قفسش توهینی است به او!

در قفس را ببند تا زندان دلیل زمینگیر شدنش باشد...

نه پر و بال ریخته اش!!

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙

از زندگی، از این همه تکرار خسته ام
از های و هوی کوچه و بازار خسته ام
دلگیرم از ستاره و آزرده ام ز ماه
امشب دگر ز هر که و هر کار خسته ام
دل خسته سوی خانه تن خسته می کشم
آوخ ... کزین حصار دل آزار خسته ام
بیزارم از خموشی تقویم روی میز
وز دنگ دنگ ساعت دیوار خسته ام
از او که گفت یار تو هستم ولی نبود...
از خود که بی شکیبم و بی یار خسته ام...
تنها و دل گرفته و بیزار و بی امید...
از حال من مپرس که بسیار خسته ام

˙·٠•●♥ ƹ̵̡ӝ̵̨̄ʒ ♥●•٠·˙

زندگی"باغی"است...
كه با عشق"باقی"است.
"مشغول دل" باش...نه"دل مشغول".
بیشتر"غصه های ما"...از"قصه های خیالی ماست".
پس بدان اگر"فرهاد" باشی...همه چیز"شیرین"است. 

+نوشته شده در چهار شنبه 5 / 10 / 1390برچسب:,ساعت18:33توسط آرمین نخستین | |


صدای آب می آید.
مگر در نهر تنهایی چه می شویند ؟

هیچ کس اشکی برای ما نریخت
هر که با ما بود از ما می گریخت

چند روزی هست حالم دیدنی ست
حال من از این و آن پرسیدنی ست

گاه بر روی زمین زل می زنم
گاه بر حافظ تفأل می زنم

حافظ دیوانه فالم را گرفت
یک غزل آمد که حالم را گرفت:

"ما زیاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم" 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

آنچنان سوزانم
که نگاهم
هر احساسی را به آتش می کشد


آنچنان محزون ، آنچنان غمگین
که صدایم
بغض سنگ را می شکند


افسونی که بر من نشسته است
تا مرگ مرا بدرقه می کند
تا تابوتم را در هم شکند

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

چرا وقتی که آدم تنها میشه، غم وغصش قدریک دنیا می شه؟
می ره یک گوشه پنهون می شینه،اونجا رو مثل یه زندون می بینه
غم تنهایی اسیرت می کنه،تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
وقتی که تنها می شم اشک تو چشام پر می زنه
غم میاد یواش یواش خونه دل در می زنه
یاد اون شبها می یفتم زیر مهتاب بهار
توی جنگل لب چشمه می نشستیم من و یار....
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه،
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمی شه
اون بالا باز داره زاغ ابرارو چوب می زنه
 اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمی شه

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت
از فکر اینکه قد نکشیدم دلم گرفت
از فکر اینکه بال و پری داشتم ولی
بالاتر از خودم نپریدم دلم گرفت
از اینکه با تمام پس انداز عمر خود
حتی ستاره ای نخریدم دلم گرفت
کم کم به سطح آینه ام برف می نشست
دستم بر آن سپید کشیدم دلم گرفت
دنبال کودکی که در آن سوی برف بود
رفتم ولی به او نرسیدم دلم گرفت
نقاشیم تمام شد و زنگ خانه خورد
من هیچ خانه ای نکشیدم دلم گرفت
شاعر کنار جو گذر عمر دید و من
خود را شبی در آینه دیدم دلم گرفت

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

یه نفر خوابش میاد واسه خواب جا نداره
یه نفر لقمه ی نون واسه ی فردا نداره
یه نفر میشینه و اسکناساشو میشموره
میخواد امتحان کنه که تا داره یا نداره
یه نفر از بس بزرگه خونشون گم میشه توش
اون یکی اتاقشون واسه همه جا نداره
بابا میخواد واسه دخترش عروسک بخره
انتخاب هم میکنه ، پولشو اما نداره
یکی دفترش پر از نقاشی و خط خطیه
اون یکی مداد برای آب و بابا نداره
یکی ویلای کنار دریاشون قصره ولی
اون یکی حتی تو فکرش آب دریا نداره
یکی بعد مدرسه توپ چهل تیکه میخواد
مامانش میگه اینا گرونه اینجا نداره
یه نفر تولدش مهمونیه ، همه میان
یکی تقویم واسه خط زدن رو روزا نداره
یکی هر هفته یه روز پزشکشون میاد خونش
یکی داره میمیره ، خرج مداوا نداره
یکی انشاشو میده توی خونه صحیح کنن
یکی از بر شده درد و ، دیگه انشاء نداره
یه نفر می ارزه امضاش به هزارتا عالمی
یکی بعد عمری رنج و زحمت امضا نداره
تو کلاس صحبت چیزی میشه که همه دارن
یکی میپرسه آخه چرا مال ما نداره
یکی دوس داره که کارتون ببینه اما کجا ؟
یکی انقد دیده که میل تماشا نداره
یکی از واحدای بالای برجشون میگه
یکی اما خونشون اتاق بالا نداره
یکی جای خاله بازی کلاس شنا میره
یکی چیزی واسه نقاشی ابرا نداره
یکی پول نداره تا دو روز به شهرشون بره
یکی طاقت واسه ی صدور ویزا نداره
یکی فکر آخرین رژیمای غذاییه
یکی از بس نخورده که نخورده شب و روز نا نداره
همیشه تو دنیا کلی فرقه بین آدما
این یه قانون شده و دیروز و حالا نداره
خدا به هر کسی هرچی دلش میخواد میده
همه چی دست اونه ، ربطی به شعرا نداره
آدما از یه جا اومدن ، همه میرن یه جا
اونجا فرقی بین فقیر و دارا نداره
کاش یه روزی بشه که دیگه نشه جمله ای سا
خت
با نمیشه ، با نمیخوام ، با نشد 

+نوشته شده در دو شنبه 3 / 10 / 1390برچسب:,ساعت10:40توسط آرمین نخستین | |


تنها نشسته ام . . .

چای می*نوشم ، و بغض می کنم !

هیچکس مرا را به یاد نمی*آورد !

 این همه آدم ، روی کهکشان به این بزرگی !

 و من . . .

 حتی آرزوی ِ یکی نبودم . . .! 

جايي خواندم ما آدمها زنده ايم


به سبب آنكه كسي دوستمان داشته باشد


سوالي پيش آمد...!!!


من براي چه زنده ام..؟!!

چـقـدر خـوبـه . . .
یـکـی بـاشـه
یـکـی بـاشـه کـه بـغـلـت کـنـه
سـرتـو بـزاری روی سـیـنـش آرومـت کـنـه
هـُرم نـفـس هـاش تـنـت ُ داغ کـنـه
عـطـر دسـتـاش مـوهـاتـو نـوازش کـنـه
چـقـدر خـوبـه
چـقـدر خـوبـه کـه آروم دم گـوشـت بـگـه
غـصـه نـخـوری هـا . . .

سنگ،کاغذ، قیچی
کدام باشم از تو برده ام دنیا؟
...سنگ باشم؟
یا قیچی؟
بشکنم یا جدا کنم
.
کاغذ باشم که تو بنویسی و من اجرا کنم؟
آخ دنیا...آه دنیا...
با من هم بازی نشو.

خیلی تنهام

خیلی وقته که دلم میخواد پیش خدا برم

از زمین دل کندم و اون بالا بالاها برم

آخه اینجا هیچ کسی عاشق آدم نمیشه

اگه هم عاشق بشه لایق آدم نمیشه

یکی عاشقت میشه میگه که خیلی با حالی

آخر کارش میفهمی عمریه سر کاری


پرندگانم را آزاد کردم

چون فهمیدم نداشتن تنها راه از دست ندادن است 

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

کاش اون لحظه ای که یکی ازت میپرسه “حالت چطوره؟

و تو جواب میدی “خوبم!

کسی باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه: “میدونم خوب نیستی…

❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤

وقتی که تنهـا میـشم میـرم کنآر دریـا تا بـاش درد و دل کنـم

بگـم که شـاید دریـا قـدر منو بدونـه

بگـم که عاشـق بودم

بگـم که تـــــَنهـا شـدم

بگـم که دوسش داشتم

 

 بیا جایمان را با هم عوض کنیم

دلم لک زده برای اینکه کسی عاشقم باشد . . .


?

Love Icons

Love Icons



با کليک روي +? عمق تنهايي رادر گوگل محبوب کنيد

style=div style=0&br onmouseover=br20br