میترسند... ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ من از تنها بودن زیاد راضی نیستم ...
میخواهم برایت تنهایی را معنی کنم .. ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ زندگي چيست ؟ اگر خنده است چرا گريه ميكنيم ؟ اگر گريه است چرا خنده ميكنيم ؟ اگر مر گ است چرا زندگي مي كنيم ؟ اگر زندگي است چرا مي ميريم ؟ اگه عشق است چرا به آن نمي رسيم ؟ اگه عشق نيست ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ یادم میاد یه روزی تنهای تنها بودم ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ しѺ√乇 ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ فکر تنهایی نباش ، تنهایی خودش تنهاست ، با این درد دل من ای دل من... -------------------------------------------------
فلک کور است ، دلم شوریده در شور است
آ ه چقدر اين عمر دير مي گـــــــــذرد هی فلانی ! ******************************************** ܓܨミ.شمـــایـــی کــــه کســــی دوستتـان دارد، __________________
در اين دنياي نامردي
اگر تو را جویم حدیث دل گویم بگو کجایی؟ __________________
كاش مي شد سرزمين عشق را در ميان گام ها تقسيم كرد
شما یادتون نمیاد تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن آب بخوریم شما یادتون نمیاد... سیاهی کیستی ؟منم پار30 کولا شما یادتون نمیاد پسرا شیرن مثه شمشیرن...دخترا موشن مثه خرگوشن ادامه مطلب... _______________________
چرا به سر نمی شود خزان قصه های من ....................................................... تـو بآشی ..................................................... سیگارش را می گذارد زیر لبش و می گوید : .................................................. کاش می*دانستی
باخت •.♥شیــــــــطان نشسته در کمین دلم ____________________
غـُــروبــا مــیونِ هــَــفته بـَـر سـَــر قــَـبرِ یــه عــاشِـق •.♥دلم تنگ شده مثل کفشهای کودکیم. مثل این شعر که دیگر اندازه ات نمی شود.♥.• _____________________
آرزویم این است نتراود اشک از چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد وبه اندازه هرلحظه تو عاشق باشی عاشق آنکه تورا می خواهد و به لبخند تو از خویش رها می گردد وتورادوست بدارد به همان اندازه - که دلت می خواهد - - آری - آرزویم این است... __________________
عشق ورزیدن خطاست
وقتی داشتی میرفتی گفتم : نکنه منو یادت بره ؟ خندیدی و گفتی هر وقت زبون مادریم یادم رفت تو رو هم فراموش میکنم . با لبخندی عاشقانه بدرغت کردم و رفتی به دیار غربت . بعد از اون کار من شد گریه و دلتنگی تا یه روز شنیدم بر میگردی !!!!!! تو فرودگاه نگات غریب بود ناباورانه بهت گفتم منو نمیشناسی ؟ گفتی : what ؟؟؟ ---------------- •.♥آخر قصه ی ما را همان اول لو دادند _________________
ای کاش...... _____________
:?: دستاشو مشت كرده بود :?: ________________
کاش میشد زندگی همیشه با هم بودن بود بقیه در ادامه مطلب..... __________________________
|
•.?درباري من?.•![]()
بنام پيوند دهنده قلبهاي دو عاشق گفتم از عشق چه کنم گفتي بسوز گفتم اين سوختگي را چه کنم گفتي بساز............... خوش آمد ميگم به شما رهگزران اين کلبهي تاريکو تنهايي من اميدوارم ميزبان خوبي براي لحظاتتون باشم تا بازم بهم سري بزنيد> ![]()
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
|
![]() |
|
||
![]() |
![]() |
![]() |